داستان یک خیانت؛ شوهرم بددل بود و زندانی ام می کرد

در این شرایط متوجه شدم به دلیل غفلت از شوهرم، او دوباره به روابط غیراخلاقی روی آورده است.

این بود که از یکی از همسایگانمان که با خودرو مسافرکشی می کرد، - در این شرایط متوجه شدم به دلیل غفلت از شوهرم، او دوباره به روابط غیراخلاقی روی آورده است.

این بود که از یکی از همسایگانمان که با خودرو مسافرکشی می کرد، خواستم تا شوهرم را تعقیب کند.

این موضوع چندبار تکرار شد و من در طول مسیر با سجاد درددل می کردم و از خیانت همسرم سخن می گفتم.

12 سال قبل زمانی که دختری 18ساله بودم دل به عشقی آتشین باختم و به پای پسری زندگی ام را تباه کردم که خیلی زود به من خیانت کرد و روزگارم را طوری به آتش کشید که… به گزارش خراسان، زن 30ساله که برای شکایت از تهدیدهای جانی همسرموقتش وارد مرکز انتظامی شده بود با تاکید بر این که امنیت جانی ندارد به کارشناس اجتماعی کلانتری شهرک فراجای مشهد گفت: در اوایل جوانی با همه مخالفت های خانواده ام پای سفره عقد نشستم و با عارف ازدواج کردم.

 دو سال بعد زندگی مشترک و عاشقانه ما درحالی آغاز شد که احساس می کردم دنیا زیرپاهایم قرار دارد و من خوشبخت ترین زن جهان هستم اما طولی نکشید که به رفتارها و پیامک بازی های شبانه شوهرم مشکوک شدم و یک روز با همین سوءظن به بررسی محتویات گوشی او پرداختم اما از آن چه می دیدم شوک زده شدم چرا که عارف