بازخوانی تاریخ؛ ماجرای همزیستی چندماهه با چریک کمونیست!آنچه را که از نظر می گذرانید، خاطرات خواندنی و بی واسطه یک زن چریک چپ، از اولین تجربه سیاسی-نظامی خود در آغاز جوانی در شهر مشهد است. - هر جا حضور داشت من هم بودم. گاهی که به صورت جمع کوچکی در ارتباط نزدیکتری با او قرار می گرفتم از شادی سر از پا نمی شناختم … دست بر قضا سیر وقایع طوری گشت که این آرزو در یک شکلی جامه عمل پوشید که باور کردن آن برای خودم نیز سخت بود. غلام کشاورز از دوستان صمیمی احمد مظفری بود. او تصمیم می گیرد که در مشهد با همکاری تنی از رفقا بنای گروهی به نام آرمان زحمتکشان را بگذارد. من نیز یکی از آنها بودم و به این نشست ها دعوت می شوم. اوه! چه غیر منتظره! و جای خوشبختی که یکی از این افراد نیز احمد بود. در مجموع اعضای این گروه از 7 ـ 6 نفر بیشتر تجاوز نمی کرد. ما باید برای فعالیت های مختلف برنامه ریزی می کردیم. در اولین نشست بحث اصلی حول امکانات، تهیه جا و داشتن یک خانه تیمی بود که جلسات و دیگر فعالیت های سیاسی تشکیلاتی در آنجا صورت گیرد. قرار بر این شد که یک زن و مرد از این جمع تحت عنوان زن و شوهر یک خانه ای اجاره کنند که خانه تیمی گروه باشد. در این گروه دو زن بودیم، که یکی باید کاندید این امر میشد. از آنجایی که آن زن دیگر همسر داشت الزاما من باید عهده دار این وظیفه می شدم. برچسب ها: دوستان صمیمی - یکی از - برنامه ریزی - اولین - گروه - نشست - احمد |
آخرین اخبار سرویس: |