یادواره شهید نونهال لرستانی برگزار شددر روزی که هیاهوی شادی کودکان در کوچه ها و حیاط مدارس می پیچید دبستان کوچک روستای رازباشی با نیمکتی خالی آغاز شد، نیمکتی که قرار بود میزبان شیطنت های امیرعلی باشد، - به گزارش خبرنگار تابناک از استان لرستان، امروز، 31 شهریورماه، هوا بوی کتاب نو و هیجان کودکانه می داد، خیابان ها سرشار از همهمه ی شادمانه ی دانش آموزان ابتدایی بود که با روپوش های اتوکشیده و کیف هایی سنگین از آرزو به سوی خانه ی دوم خود می شتافتند. زنگ مدرسه ها یکی پس از دیگری همچون موسیقی دلنشین یک شروع دوباره در شهر طنین انداز می شد، اما در میان این همه شور و هیاهو در مدرسه ی ابتدایی روستای رازباشی حال و هوای دیگری حاکم بود، زنگ آغاز سال تحصیلی اینجا نه فقط نویدبخش علم و دانش که طنینی از بغضی فروخورده و اندوهی عمیق داشت. اینجا در کلاس درس یک نیمکت خالی بود، نیمکتی که قرار بود امروز میزبان خنده ها و شیطنت های امیرعلی فلاح باشد. همکلاسی هایش با چشمانی که غمی بزرگ تر از سنشان را در خود پنهان کرده بود جای خالی دوستشان را خالی نگذاشته بودند، روی نیمکت چوبی به جای کیف و کتاب یک سبد گل سرخ به پاکی خون امیرعلی و قاب عکسی از لبخند معصومش قرار داشت. چشم های امیرعلی از درون قاب عکس به تخته سیاه و همکلاسی هایش خیره مانده بود، نگاهی که گویی می گفت: من هم آمده ام، اما از آسمان برچسب ها: نیمکت - دانش آموزان ابتدایی - قرار بود - ابتدایی - امیرعلی - آغاز سال تحصیلی - روستای |
آخرین اخبار سرویس: |