در آستانه سفر رییس جمهور به نیویورک، فضای رسانه ای و سیاسی کشور با انبوهی از توصیه ها و پیشنهادها مواجه است.
در این بین، برخی صداها به ویژه از سوی چهره هایی چون محمدعلی ابطحی شنیده می شود که تلویحاً یا تصریحاً از لزوم مذاکره مستقیم و .
- وی در اظهارات اخیر خود با بیان این که اگر رییس جمهور در روزهای باقی مانده تا سفر، مجوزهای لازم برای گفت وگوهای سطح بالا با آمریکا از موضع برابر اخذ کند، دستاوردهای سفر به حداکثر خواهد رسید ، عملاً دیداری میان رییس جمهور ایران و دونالد ترامپ را به عنوان یک سناریوی راهگشا مطرح کرده است.
این سخنان در نگاه اول شاید به عنوان یک پیشنهاد سیاسی جلوه کند، اما در بطن خود حامل چندین اشکال اساسی و راهبردی است که نیازمند نقد جدی است.
ساده انگاری دربرابر واقعیت های ساختاری به گزارش تابناک به نقل از روزنامه خراسان؛ پیشنهاد مذاکره مستقیم در این سطح، بیش و پیش از آن که راه حل باشد، نوعی ساده انگاری نسبت به ساختار سیاست خارجی آمریکاست.
تجربه چند دهه اخیر نشان داده که حتی توافقات رسمی، حقوقی و چندجانبه با واشنگتن هیچ ضمانت اجرایی واقعی ندارند.
خروج یک جانبه آمریکا از برجام، بی اعتنایی به تعهدات امنیتی در افغانستان یا حتی بدعهدی در پیمان های تجاری با اروپا، همه گواه آن است که اتکای بیش از حد