کلاف سردرگم مسئولیت اجتماعی / چرا مدیران از «کار صحیح» هراس دارند؟کلاف سردرگم مسئولیت اجتماعی / چرا مدیران از کار صحیح هراس دارند؟ نازیلا حقیقتی - در اتاق مدیران صنعتی، آیین نامه های مسئولیت اجتماعی همچون نسخه های بی مصرفی در کشوها خاک می خورند؛ اوراقی که قرار بود راهنمای عمل باشند، اما به سند تزیینی بدل شده اند. پرسش اصلی اینجاست: چرا پرداختن به مسئولیت اجتماعی به عنوان امری بدیهی و اصولی، با چنین مقاومت و بی اعتنایی روبه روست؟ مسئولیت اجتماعی، به معنای واقعی، بار تعهد می آورد. وقتی شرکتی بپذیرد که باید به سلامت محیط زیست، رفاه کارکنان، فرهنگ جوامع پیرامونی و آینده پایدار بیندیشد، ناچار است همه اجزای اکوسیستم سازمانی را به خط کند؛ از مالی و تولید گرفته تا منابع انسانی و روابط عمومی. مسئولیت اجتماعی، ساز و کاری است برای یکپارچه سازی اخلاقی سازمان ؛ و همین است که مدیران را نگران می کند. زیرا کار درست، مطالبه گر است. چون وقتی مردم، رسانه ها و نهادهای مدنی نشانه های مسئولیت پذیری را دیدند، توقعاتشان هم افزایش می یابد. اما عجیب است: چرا باید از کاری اصولی گریخت؟ مگر سلامت محیط طبیعی، امنیت فرهنگی و اجتماعی مردم، یا شأن خانواده کارکنان، تهدیدی برای شرکت است؟ مگر نه اینکه در منطق توسعه پایدار، صنعت تنها وقتی مشروعیت می یابد که به جوامع پیرامونی اش نیز سود برساند؟ اگر تولید، فقط ماشین برچسب ها: مسئولیت اجتماعی - اجتماعی - مدیران - سازمان - یکپارچه سازی - منابع انسانی - مطالبه گر |
آخرین اخبار سرویس: |