پدر که به آسمان رفت، فاطمه قدم بر زمین گذاشت+ عکس دختر شهید چوبداریپدر که مشتاق دیدن دختر بود، طاقت نیاورد. پرکشید تا آسمان، اما درست همان لحظه فاطمه برای دیدن پدر، بر زمین پا نهاده بود! - سرد شد تنِ پدر، درست زمانی که گرمای نگاهِ فاطمه نازنین، تازه می خواست جهان را روشن کند. دو مشتاقِ دیدار، هر دو بی تاب شدند؛ یکی بی تابِ رسیدن بود، دیگری بی تابِ رفتن. قراری داشتند انگار اما جنگ، قرارها را به هم می زند. به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، شهید رمضانعلی چوبداری، مسئول روابط عمومی سپاه امام حسن مجتبی (ع) استان البرز، ماه ها با شوقِ دخترش، زندگی کرد. با هر نفس، از مسافری در راه گفت، با چشمانی که گویی آینه ی انتظار بود. سه پسر داشت، اما دلش برای نازِ دخترانه تنگ شده بود. می خواست دستان کوچک فاطمه را بگیرد، صدای قهقهه اش را بشنود، و در نگاهِ معصومش، بهشت را ببیند. اما جنگ آمد. جنگ که عشق را نمی شناسد، که مادرها و دخترها و انتظارها برایش عددند، نه معنا. و اینگونه شد که فاطمه نازنین، در آغوشِ دنیا جا گرفت، در حالی که پدر، در آغوشِ خاک خفت. دو قلب که برای هم می تپیدند، اما زمانه نخواست حتی یک بار هم که شده، هم آهنگ بزنند. جنگ، این قصه ی تلخ را نوشت؛ قصه ای که در آن، پدرها پیش از آنکه بوی فرزندشان را حس کنند، در سیلاب خون رفتند. برچسب ها: فاطمه - سپاه امام حسن مجتبی - دختر - امام حسن مجتبی - روابط عمومی - آسمان - مشتاق |
آخرین اخبار سرویس: |