مرثیه ای که ایستاده می نویسم؛ از نوزاد کفن شده تا شهیده ای گمنام!وارد کانتینر شدم؛ روی هر کفن نوشته ای بود: دختر شش ساله، زن چهل ویک ساله، و در انتها کفنی کوچک تر از نوزاد تازه متولد شده. رویش نوشته بود: - مجله مهر از شهدای حمله صهیون به تهران روایت می کند؛ مرثیه ای که ایستاده می نویسم؛ از نوزاد کفن شده تا شهیده ای گمنام! وارد کانتینر شدم؛ روی هر کفن نوشته ای بود: دختر شش ساله، زن چهل ویک ساله، و در انتها کفنی کوچک تر از نوزاد تازه متولد شده. رویش نوشته بود: تکه ای بدن از شهیده ای گمنام. خبرگزاری مهر ، گروه مجله - فاطمه برزویی: از همان سپیده دم راه افتاده ام سمت بهشت زهرا. آمده ام که در این لحظه ی سنگین تاریخ، ردپایی بگذارم؛ قلمی بزنم و صدایم را به گوش بقیه برسانم. باید بنویسم از جنایت هایی که سایه ی سیاه شان بر کشورم افتاده، باید روایت کنم از آن بغض غمگینی که دل ها را در هم شکسته، تا فردا روز مبادا، جای جلاد و شهید عوض نشود. چند روزی می گذرد از حمله ی ناجوانمردانه ی رژیم غاصب و جنایتکار اسراییل به خاک پاک ایران و من حالا وسط سردخانه ی بهشت زهرا ایستاده ام؛ جایی که مرز میان زندگی و مرگ، میان بودن و نبودن، جایی ست برای شناسایی آخرین پیکرهای جان باخته. خانواده ها یکی یکی وارد حسینیه می شوند؛ داغی که بر دلشان نشسته، داغی که حتی کلمات هم نمی توانند آن را توصیف کنند. برچسب ها: نوشته - نوزاد - شهید - شهیده - کانتینر - کوچک تر - روایت |
آخرین اخبار سرویس: |