چرا امام حاضر نشد به پناهگاه برود؟/پزشک ایشان روایت کرده

جنگ رژیم بعث علیه ایران به نقطه ای رسیده بود که صدام تهران را به زدن با موشک تهدید کرده بود.

تهدیدش را خیلی زود عملی کرد.

پزشکان نگران حال امام بودند و اصرار داشتند که به جایی امنی بروند که.

- به گزارش خبرنگار جماران، صدام پا را فراتر گذاشته بود و تهدید کرده بود که این بار تهران را با موشک می زند و زد.

صدام یک جنایت کار جنگی بود و برایش فرقی نمی کرد بیمارستان را می زند یا خانه و کاشانه مردم را.

موشک هایش روانه تهران شدند.

پزشکان به وارد اتاق امام شد.

امام در حالی که بسیار عصبانی بودند و در اتاق قدم می زدند، تا احمد آقا را دیدند فرمودند: من از اینجا تکان نمی خورم.

من چگونه از پناهگاه استفاده کنم در حالی که همسایه من به خاطر من خانه اش ویران شود و.

پاسدار محافظ من تکه تکه شود؟ اصلاً این آقایان مرا چگونه شناخته اند من از اصرارها و پیغام های این و آن خسته شده ام.

آخر مگر می توانم به پناهگاه بروم.

و بعد از اندکی آرام تر شدند و گفتند: من به همه گفته ام که اینجا را ترک کنید و هر جا می خواهید، بروید.

آخر من تکلیفم با بقیه فرق می کند.

برشی از چند حکایت از روح الله، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ص26