امروز با سعدی: به عشق روی تو گفتم که جان برافشانمنگردم از تو و گر خود فدا کنم سر خویش تو دانی ار بنوازی و گر بیندازیچنان که در دلت آید به رای انور خویش نظر به جانب ما گرچه منت است و ثوابغلام خویش همی پروری و چاکر خویش اگر برابر خویشم به حکم نگذاریخیال روی تو نگذارم از برابر خویش مرا نصیحت بیگانه منفعت نکندکه راضیم که قفا بینم از ستمگر خویش حدیث صبر من از روی تو همان مثل استکه صبر طفل به شیر از کنار مادر خویش رواست گر همه خلق از نظر بیندازیکه هیچ خلق نبینی به حسن و منظر خویش به عشق روی تو گفتم که جان برافشانمزهی خیال که من کرده ام مصور خویش چه بر سر آید از این شوق غالبم دانی برچسب ها: برابر - بیگانه - نصیحت - منفعت - منظر - همان - کنار |
آخرین اخبار سرویس: |