چرا بخشی از جامعه، حوادثی مانند قتل الهه را نه یک جنایت فردی که محصول عملکرد نظام سیاسی می داند؟در این نوشتار کوشیده می شود با رویکردی علمی و فارغ از شعار ها و احساسات اجتماعی مألوف به تحلیل ریشه ای این بی اعتمادی ها اشاره شود. - چرا بخشی از جامعه، حوادثی مانند قتل الهه را نه یک جنایت فردی که محصول عملکرد نظام سیاسی می داند؟ در این نوشتار کوشیده می شود با رویکردی علمی و فارغ از شعار ها و احساسات اجتماعی مألوف به تحلیل ریشه ای این بی اعتمادی ها اشاره شود. عصر ایران ؛ محمد امینی پینوندی - حادثهٔ تلخ قتل الهه حسین نژاد، مانند بسیاری از وقایع دردناک مشابه پیشین، بار دیگر موجی از خشم و اندوه را در جامعه برانگیخته است. اما این بار، آنچه بیش از خود جنایت توجه ها را جلب کرده، اتهام زنی های گستردهٔ مردم به حاکمیت است. این حادثه دردناک، فارغ از ابعاد جنایی آن، به پدیده ای اجتماعی-سیاسی تبدیل شده که بازتاب دهنده شکاف عمیق میان جامعه و نهادهای حاکمیتی است. پرسش اصلی اینجاست: چرا بخش قابل توجهی از جامعه ایران، چنین رویدادهایی را نه به عنوان یک جنایت فردی، بلکه به عنوان نتیجهٔ مستقیم یا غیرمستقیم عملکرد نظام سیاسی حاکم تفسیر می کنند؟این نوشته نه طرفداری از یک گروه یا جریان خاصی است و نه مخالفت با طرفی دیگر، بلکه فقط تلاشی است برای آگاهی و درک اینکه چرا برخی مردم و افکار عمومی این گونه فکر می کنند. برچسب ها: اجتماعی - بی اعتمادی - نظام سیاسی - جامعه - سیاسی - جنایت - احساسات |
آخرین اخبار سرویس: |