مطالب مرتبط:
جمع آوری و دستگیری 672 معتاد و خرده فروش در مشهد (21 خرداد 1404)
تغییر در جمع سهامداران عمده بازار سرمایه | خروج سهامداران عمده از این نماد
587 معتاد متجاهر در مشهد جمع آوری شدند
لحظه ورود رهبر انقلاب در جمع نمایندگان مجلس | ویدئو
خودروهای مسافرتی در تبریز جمع می شوند
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 21 خرداد 1404 ساعت 22:302025-06-11اقتصادي

داستان های شیخ ریاکار : از کرامات مریدکُش تا زنی که در جمع با او سخن گفت


«چخ چخ» (صدای راندن سگ ها ) پس از نماز پرسیدند: چرا، چخ چخ کردی؟ گفت هم اکنون که در بصره هستم مکه را مشاهده کردم که سگی می خواهد داخل مسجدالحرام شود باین وسیله آن سگ را از مسجدالحرام دور کردم!  -  روزی بین نماز گفت: چخ چخ (صدای راندن سگ ها ) پس از نماز پرسیدند: چرا، چخ چخ کردی؟ گفت هم اکنون که در بصره هستم مکه را مشاهده کردم که سگی می خواهد داخل مسجدالحرام شود باین وسیله آن سگ را از مسجدالحرام دور کردم!   شیخی ریاکار که به لباس وعاظ درآمده بود روزی بالای منبر گفت: هر کس می‏ خواهد بهشت بخرد بیاید مردم ازدحام کرده و شروع به خرید کردند.

شیخ تمام بهشت را فروخت و تمام شد شخصی آمده گفت: من دیر رسیده ‏ام اموال زیادی هم دارم باید به من هم جایی از بهشت را بفروشید، شیخ گفت: جاها تمام شده مگر جای خودش و جای الاغش، که مانده است.

بالاخره شیخ کَرَم کرد و با فروش محل الاغش موافقت کرد و این عمل شیخ  هم به سایر کراماتش افزود.

  روزی دیگر شیخ مجددا به فروش بهشت مشغول بود.

یکی از مریدان پرسید: یا شیخ مگر در مرحله قبلی، کل بهشت به فروش نرفته بود؟!شیخ لبخند میلحی زد و با نگاه عاقل اندر سفیه فرمود: بهشت را طبقاتی هست.

در مرحله اول فقط یکی از طبقات بفروش رفت!   روزی بین نماز گفت: چخ چخ (صدای راندن سگ ها ) پس از نماز پرسیدند: چرا، چخ چخ کردی؟ گفت هم اکنون که در بص


برچسب ها: مسجدالحرام - مشاهده - نماز - بهشت - سگ ها - روزی - داخل
آخرین اخبار سرویس:

داستان های شیخ ریاکار : از کرامات مریدکُش تا زنی که در جمع با او سخن گفت

داستان های شیخ ریاکار : از کرامات مریدکُش تا زنی که در جمع با او سخن گفت