روایتی از مواجهه یک غیرایرانی با مردم نازنین ایرانما می دویم برای دست گرفتن، میدویم برای خون دادن وقت حادثه، می دویم برای رساندن هرچیزی که جان هموطن مان را حفظ کند. از راه های دور می دویم حتی، - ما می دویم برای دست گرفتن، میدویم برای خون دادن وقت حادثه، می دویم برای رساندن هرچیزی که جان هموطن مان را حفظ کند. از راه های دور می دویم حتی، و خوش به حال ما مردم نازنین که همدیگر را داریم. خبرگزاری مهر ، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: آمده بود اینجا فارسی یاد بگیرد، اما هنوز در کاربرد فعل ها و زمانشان مشکل داشت؛ در عوض صفت ها و کاربردشان را خوب یاد گرفته بود. کمی بعد از زلزله ورزقان هم را دیدیم، وقت زلزله از قضا از همان مسیر می آمده به تهران و گیر کرده در غوغای بسته بودن جاده ها و فرستادن کمک های مردمی و آمدن نیروهای امداد. همینطور که قدم میزد گفت: شما مردم عجیب و نازنینی دارید! _: چطور؟ _: خودتان به هم می چسبید! حدس زدم منظورش از چسبیدن چیز دیگری است که فعلش را درست استفاده نمی کند. پرسیدم: می چسبیم؟ متوجه شد که اشتباه کرده، همیشه اینطور وقت ها سعی می کرد توضیح بدهد و با زبان بدنش بفهماند منظورش را. دست هایش را باز کرد و یک آدم فرضی را بغل کرد و گفت: اینطوری! می چسبید به هم توی بغل تان! مراقبت دارید، هوا دارید برای هم! خنده ام گرفت: درستش این است که هوای هم را داریم. برچسب ها: نازنین - مردم - کاربرد - کمک های مردمی - رساندن - زلزله ورزقان - ایران |
آخرین اخبار سرویس: |