مطالب مرتبط:
افشای راز قهرمانی تراکتور در روز افشاگری فوق جنجالی ستاره سابق تیم ملی علیه کی روش!
افشای راز قهرمانی تراکتور در روز افشاگری فوق جنجالی ستاره سابق تیم ملی علیه کی روش!
افشای راز رد پیشنهاد عربستان و چین به حسن رنگرز
افشای راز رد پیشنهاد عربستان و چین به حسن رنگرز
افشای 11 حقه شعبده بازی (فیلم)
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
یکشنبه، 14 اردیبهشت 1404 ساعت 09:202025-05-04سياسي

ماجرای افشای راز یک جاسوس در اسارت


دیدم یک جفت کفش پشت پرده است.

نگو دکور درست کرده بود برای گول زدن ما.

گفتم: «اگر این شاهد است بگوید حالا چهارشنبه است قبول می کنی؟» گفت: «قبول نمی کنم.

- دیدم یک جفت کفش پشت پرده است.

نگو دکور درست کرده بود برای گول زدن ما.

گفتم: اگر این شاهد است بگوید حالا چهارشنبه است قبول می کنی؟ گفت: قبول نمی کنم.

گفتم: من سه سال در اطلاعات شما بودم بارها بازجویی شدم آنها نفهمیدند، شما چگونه می گویید؟ پس وای به حال اطلاعانتان.

گفت: حالا تا شنبه فکر هایت را، بکن.

به گزارش ایسنا، دریادار دوم دکتر هادی عظیمی راد از آزادگان دوران هشت سال دفاع مقدس با بیان خاطره ای درباره چگونگی فاش شدن هویتش توسط یک خبرچین پس از سه سال از اسارت روایت می کند: در موقع اسارت لباس شخصی به تن داشتم.

من مجروح بودم و لباس مرتبی بر تن نداشتم.

درجه آن موقع من سرهنگ بود و اسلحه مان هم توی ماشین بود.

من یک ژ-3 داشتم.

آقای مجید جلالوند هم یک ژ -3 داشت و همان شهید پزشکیار که اسم شان میرظفر جویان است و 23 ساله هم بود اسلحه داشت.

ایشان در همان تیر اندازی شهید شد.

یادم است در لحظات آخر گفت: لعنت الله علی الصدام به هر حال نفهمیدند ما نظامی هستیم و من خودم را یک غیرنظامی معرفی کرده بودم.


برچسب ها: دوران هشت سال دفاع مقدس - چهارشنبه - هشت سال دفاع مقدس - پشت پرده - اسارت - شنبه - دفاع مقدس
آخرین اخبار سرویس:

ماجرای افشای راز یک جاسوس در اسارت

ماجرای افشای راز یک جاسوس در اسارت