زندگی یا نمایش زندگی!؟«باید اون کفش نایک مدل لوییزا را برام بخری. میشه 190 پوند. باید بخری! شنیدی مامانم! بااااید! بخری. ببین ایناهاش!» موبایلش را جلو چشم مامانش بالا برده بود. - باید اون کفش نایک مدل لوییزا را برام بخری. میشه 190 پوند. باید بخری! شنیدی مامانم! بااااید! بخری. ببین ایناهاش! موبایلش را جلو چشم مامانش بالا برده بود. انگار می خواست موبایل را توی چشمش فرو کند. خانم که حدود 50 ساله به نظر می رسید با آرامش و لبخند گفت: مامان، فری جان گرونه! تو انگار از وضع مون خبر نداری! به گزارش ایسنا، سیدعطاءالله مهاجرانی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: در درنگ این هفته اندکی از سیاست فاصله بگیریم. گرچه از سیاست رهایی نداریم. ما را دنبال می کند؛ دست از سر ما بر نمی دارد. چنانکه گفته اند اگر ما رهایش کنیم مثل خرسِ قالیچه نمای توی رودخانه رهای مان نمی کند. عصر چهارشنبه از کتابخانه به خانه مان برمی گشتم. داخل مترو درست روبروی من دختر جوانی به اصطلاح تین ایجر! با خانمی که کنارش نشسته بود. فهمیدم مادرش است. به زبان فارسی بلند بلند و همراه با اخم حرف می زد. گمان نمی کرد ایرانی هستم. دختر می گفت: باید اون کفش نایک مدل لوییزا را برام بخری. برچسب ها: موبایل - روزنامه اعتماد - خانه - سیاست - چهارشنبه - برده - کتابخانه |
آخرین اخبار سرویس: |