یک درجه دار اخراجی زمان شاه، اطلاعات مرا به عراقی ها لو دادفرمانده سرگرد. تا رفتیم در اتاقش بلند شد، احترام نظامی برایم گذاشت و پا هم کوبید. از آن شکنجه گرها بود. با احترام گفت: «تیمسار خوش آمدی. » من همین جوری مات شدم و ایستادم یک دفعه فهمیدم او چیزی فهمیده است. - یک درجه دار اخراجی زمان شاه، اطلاعات مرا به عراقی ها لو داد فرمانده سرگرد. تا رفتیم در اتاقش بلند شد، احترام نظامی برایم گذاشت و پا هم کوبید. از آن شکنجه گرها بود. با احترام گفت: تیمسار خوش آمدی. من همین جوری مات شدم و ایستادم یک دفعه فهمیدم او چیزی فهمیده است. گفتم: شوخی می کنید؟ گفت: نه شوخی نمی کنم. دریادار دوم دکتر هادی عظیمی راد از آزادگان دوران هشت سال دفاع مقدس با بیان خاطره ای درباره چگونگی فاش شدن هویتش توسط یک خبرچین پس از سه سال از اسارت روایت می کند: به گزارش خبرآنلاین، در موقع اسارت لباس شخصی به تن داشتم. من مجروح بودم و لباس مرتبی بر تن نداشتم. درجه آن موقع من سرهنگ بود و اسلحه مان هم توی ماشین بود. من یک ژ-3 داشتم. آقای مجید جلالوند هم یک ژ -3 داشت و همان شهید پزشکیار که اسم شان میرظفر جویان است و 23 ساله هم بود اسلحه داشت. ایشان در همان تیر اندازی شهید شد. یادم است در لحظات آخر گفت: لعنت الله علی الصدام به هر حال نفهمیدند ما نظامی هستیم و من خودم را یک غیرنظامی معرفی کرده بودم. برچسب ها: احترام - دوران هشت سال دفاع مقدس - هشت سال دفاع مقدس - عراقی ها - اطلاعات - فرمانده - اخراجی |
آخرین اخبار سرویس: |