خیال و واقعیت سیاسی؛ یادداشتی از سعید حجاریاناندیشه ها معمولاً از سنخ تفکر، طراحی، ایدئولوژی، جزم و امثال ذلک هستند. عمل نیز از جنس واقعیتِ برساخته، ایجاد هنجار، تربیت و… است. حال با توجه به این تعاریف و درهم آمیختگی ها آیا می توان گفت که تئوری همه چیز است و پراتیک هیچ چیز، - اندیشه ها معمولاً از سنخ تفکر، طراحی، ایدئولوژی، جزم و امثال ذلک هستند. عمل نیز از جنس واقعیتِ برساخته، ایجاد هنجار، تربیت و… است. حال با توجه به این تعاریف و درهم آمیختگی ها آیا می توان گفت که تئوری همه چیز است و پراتیک هیچ چیز، و یا بالعکس پراتیک همه چیز است و تئوری هیچ چیز؟ سعید حجاریان در مشق نو نوشت: آیا رابطه ای معنادار و مؤثر میان اندیشه و عمل وجود دارد و یا این که این دو منفصل از یکدیگر عمل می کنند؟ گمان می کنم بحث درباره این پرسش و احیاناً پاسخ به آن بخشی از مسائل پیش روی سیاست ورزی و تصمیم سازی در سیاست را روشن خواهد کرد. ذیلاً تلاش می کنم قدری این مسئله را بشکافم. طبیعتاً، پاسخ ابتدایی به پرسش فوق این خواهد بود که اندیشه است که عمل را جهت می دهد و آن را پدید می آورد. یعنی ابتدا اندیشه ورزی صورت می گیرد، سپس آن اندیشه به محک آزمون گذارده می شود، و نهایتاً عملی که انتظار است، نتیجه می شود. برچسب ها: سعید حجاریان - واقعیت - اندیشه - حجاریان - تعاریف - تربیت - سیاست |
آخرین اخبار سرویس: |