آن شب ما سقوط کردیم...امروز مصادف با اولین سالگرد شهادت شهید رییسی و همراهانش در حادثه سقوط بالگرد است. متن زیر روایتی از شبی سخت برای مردم کشور است که برای پیدا شدن رییس جمهورشان دست به دعا شدند. - : شاید بعضی لحظه ها هیچ وقت از خاطره آدم پاک نمی شن. لحظه هایی که نه فقط یک نفر، که یک ملت انگار با دل شان سقوط کردند. سال گذشته همین روزها، یکی از همان لحظه ها بود؛ وقتی نام سید ابراهیم رییسی نه از پشت تریبون که از دل خبرهای پرابهام و پیام های بی پاسخ به گوش مان رسید. آن شب همه ما در حال جست وجو بودیم میان ابهام، دعا، اشک، خاطره. در ادامه روایتی از زهرا شاهرضایی یکی از بستگان شهید رییس جمهور و خبرنگار از آن شب که با دلی شکسته و کلماتی ساده نگاشته است. نه برای بزرگداشت رسمی، نه برای ساختن اسطوره، فقط برای دلتنگی! زهرا تو رو خدا بگو از رییس جمهور خبر داری؟ خبرهای تاییدنشده از حادثه برای یکی از بالگردهای همراه رییس جمهور حکایت دارد. آقای رییسی اتفاقی براش افتاده؟ خبرها مثل رگبار می رسید. شبیه جوان مرده ها کنار خیابان نشستم و بی توجه به عابران متعجب با صدای بلند زدم زیر گریه. رییس جهمور گم شده بود. به همین راحتی. تلفن پشت سر هم زنگ می خورد. صداهای گرفته و بغضی مدام سراغ گم شده ورزقان را می گرفتند. برچسب ها: رییس جمهور - رییس - جمهور - یکی از - سید ابراهیم رییسی - ابراهیم رییسی - بالگرد |
آخرین اخبار سرویس: |