مکالمه بیسیمی یک رزمنده شهید زیر سنگر دشمنوقتی رسیدیم آقا مرتضی داشت با بیسیم حرف می زد: «الآن کجایی قمشه ای؟ گردانت چی شد؟» صدایی از پشت بیسیم گفت: «الآن زیر سنگر دشمنم. ترکش خوردم. - وقتی رسیدیم آقا مرتضی داشت با بیسیم حرف می زد: الآن کجایی قمشه ای؟ گردانت چی شد؟ صدایی از پشت بیسیم گفت: الآن زیر سنگر دشمنم. ترکش خوردم. آقا مرتضی یه کاری بکن. نیروها تموم شدن. نیرو بفرست که خط رو نگه داره. کار منم تمومه. حلالم کنین. اگه نیرو داری زود بفرست. به گزارش ایسنا، سردار حسن انجیدنی از رزمندگان و آزادگان دوران جنگ تحمیلی در کتاب خاطرات خود به بیان ایثارگری ها و مجاهدت های رزمندگان لشکر 25 کربلا در جریان مرحله سوم عملیات بیت المقدس پرداخته که در آستانه سالگرد این عملیات و آزادسازی خرمشهر منتشر می شود. این فرمانده روایت می کند: مرحله دوم عملیات بیت المقدس با موفقیت تمام شده بود. حدود 19 ماه بود که خرمشهر به دست عراقی ها افتاده بود و عراق در این مدت توی شهر، سنگرهای مستحکم و کانال های بلوکی زیادی ساخته بود تا بتواند شهر را نگه دارد. حالا نیروهای ما دژ مرزی ایران و عراق را که در سه کیلومتری مرز بود از دست عراقی ها درآورده بودند و در حالت پدافندی قرار گرفته بودند. باید نیروها از آنجا برای آزادسازی خرمشهر عملیات می کردند و اول از همه باید غرب جاده شلمچه به خرمشهر آزاد می شد. برچسب ها: عملیات بیت المقدس - بیسیم - بیت المقدس - عملیات - رزمندگان - مرتضی - دوران جنگ تحمیلی |
آخرین اخبار سرویس: |