مرثیه ای برای نغمه های بندردرآن ظهر هنگام، بندرعباس همچون مرواریدی در آغوش صدف، ناگهان شکست. انفجاری بی امان، چونان اژدهایی بیدار از اعماق، سکوت ساحل را درید و شهر را به آتش و خاکستر سپرد. - اصفهان-درآن ظهر هنگام، بندرعباس همچون مرواریدی در آغوش صدف، ناگهان شکست. انفجاری بی امان، چونان اژدهایی بیدار از اعماق، سکوت ساحل را درید و شهر را به آتش و خاکستر سپرد. خبرگزاری مهر ، گروه استان ها- مرجان سیف الدین *: اینجا، جایی ست که خورشید هر صبح، تاج زرینش را بر آب های نیلگون می گذارد و نسیم، دستانش را با عطر خرما و نمک به موی شهر می کشد. بندرعباس؛ مروارید جنوب، افسانه ای که در شریان های جاده ابریشم جاری ست و نامش بر لب تاریخ می درخشد. موج های این بندر، قصه گویان خاموشی اند که از مقاومت و امید زمزمه می کنند. اکنون اما، هر کوچه و خیابان، بوی سوختگی و داغ بر خود دارد؛ خانه هایی که روزگاری سرشار از نغمه های بندری بودند، اینک به مرثیه سرایان ماتم بدل گشته اند. دستان هنرمندان سوزن دوز، به جای نقش و نگار، بر سینه های اندوه دوخته شده اند. دیگر عطر غذاهای دریایی در هوا نمی پیچد؛ خلیج فارس، این آبی بی کران، سر به گریبان اندوه فرو برده و امواجش، آرام تر از همیشه، در سوگ یاران خاموش اند. برچسب ها: بندرعباس - بندر - مروارید - خاکستر - ناگهان - هایی - جاده ابریشم |
آخرین اخبار سرویس: |