دردسر یک عملیات شناساییقصد بازگشت از مواضع دشمن را داشتیم یکی از دوستان ما احتمالاً به دلیل سرمای هوا عطسه بلندی کرد. چون منطقه در تاریکی و سکوت مطلق بود و از طرف دیگر نیروهای دشمن هم به دلیل شلیک منور حساس شده بودند. - قصد بازگشت از مواضع دشمن را داشتیم یکی از دوستان ما احتمالاً به دلیل سرمای هوا عطسه بلندی کرد. چون منطقه در تاریکی و سکوت مطلق بود و از طرف دیگر نیروهای دشمن هم به دلیل شلیک منور حساس شده بودند. متوجه حضور ما شدند و منطقه را زیر آتش شدید خمپاره گرفتند. به گزارش ایسنا، حسین منصوری از سربازان لشکر 16 زرهی قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس با اشاره به عطسه دردسرساز یکی از همزمانش در نزدیکی مواضع دشمن روایت می کند:یک شب دستور انجام مأموریت گشتی شناسایی به ما ابلاغ شد و من به همراه چند نفر دیگر از برادران دیگر مأمور شدیم تا برای شناسایی سنگرها و موقعیت دشمن به گشتی برویم. بلافاصله بعد از ابلاغ دستور راه افتادیم و بعد از یک راهپیمایی طولانی که در سکوت کامل و هر از گاهی به صورت سینه خیز یا پنهان شدن های مکرر همراه بود به حدود 50 متری خاکریز دشمن رسیدیم. در واقع آن قدر به دشمن نزدیک شدیم که اگر کسی حتی سرفه ای می کرد دشمن متوجه ما می شد و ما را به اسارت در می آورد یا زیر آتش خمپاره می گرفت. برچسب ها: دشمن - شناسایی - دوران هشت سال دفاع مقدس - سرمای هوا - یکی از - دیگر - هشت سال دفاع مقدس |
آخرین اخبار سرویس: |