سالی که رفت، سالی که آمددر درونِ هر یک از ما یک ولوله ی خاموش است. در همین یک سالی که گذشت نگاهی بیفکنیم بر شمال آفریقا، از تونس تا مصر و لیبی. آنگاه بیاییم به سوریه و یمن و از سوی دیگر، - بهارِ توبه شکن می رسد چه چاره کنم؟ حافظ ایران بنا به خاصیّتِ اقلیمیِ خود، این موهبت را یافته است که سال نوی خود را با بهار آغاز کند، و ایرانی در هر موقعیّتی، چه در غم و چه در شادی از برگزاری آیینِ نوروز باز نمانده، همراه با این امید که سالی بهتر از سالِ پیش در برابر داشته باشد. بهار فصلِ زایش و رویِش و سرسبزی است. به نظر می رسد که در کمتر زبانی به اندازه ی زبان فارسی ستایشِ بهار بر زبان آمده باشد، دیوان حافظ را می توان یک بهارنامه خواند، با این نمونه ها: نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی. یا: رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید. یا: مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد. و نظایر آنها. و سعدی نام کتاب خود را گلستان و بوستان گذارده و از دوست خود دعوت می کند که: بیا که وقت بهار است تا من و تو به هم به دیگران نگذاریم باغ و صحرا را. و فردوسی کشور ایران را به بهار تشبیه می کند: که ایران چو باغی است خرّم بهار همیشه شکفته گلِ کامگار. . آنها به جای خود، ولی ما دورانِ خود را چگونه می بینیم؟ ما در یک دورانِ بی قرار زندگی می کنیم، میانِ مای امروز با مردمِ زمانِ سعدی و حافظ یک تفاوت عمده است برچسب ها: بهار - سالی - زبان - ایران - زبان فارسی - دیوان حافظ - مژده |
آخرین اخبار سرویس: |