در سوگ مهدی مسعودشاهیسیدمهدی شجاعی در پیامی درگذشت مهدی مسعود شاهی را تسلیت گفت و از او نوشت. - اگرچه هر لحظه و آن، به انحاء و الحان گوناگون، جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها؛ اما دو عارضه هست که سفر شیرین مسافر را به کام بازماندگان تلخ می کند. یکی فراق و هجران است که هیچ غمی در جهان با آن برابری نمی کند و دیگری تاریکی و سردی و ظلمتی است که با فقدان یک نور روشنگر و گرمابخش حاکم می شود و حسرت و خسران و حرمانی که از دست رفتن یک سرمایه کلان و گنج گران پدید می آورد. اواخر سال 57 و اوایل سال 58 که من هیجده-نوزده ساله بودم و مهدی مسعودشاهی بیست و هفت-هشت ساله، در وزارت فرهنگ و هنر آن زمان به هم رسیدیم و با هم دست رفاقت دادیم و در طول چهل-پنجاه سال رفاقت و همدلی و همکاری، همچنان سایه برادری و بزرگتری اش بر سر من و ما بود و لبخند نجیبانه و متواضعانه اش، رخصتی برای پر کردن فاصله هایی از جنس سن و سال. آرامش و متانتی که در دهه های پنجاه و شصت زندگی در سیمایش می دیدی، نه محصول گذشت سالیان که برخاسته از ذات ارجمندی بود که از جوانی در چهره اش رخ می نمود. دغدغه هنر متعهد و فرهنگ متعالی و سینمای سالم سبب می شد که در هر جایگاه و منزلتی لباس خدمت بپوشد و شانه زیر بار کار دهد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |