«چرا جنگ؟ چرا صلح؟»صلح طلبان معمولاً با شعار نه به جنگ! موضع خود را مشخص می کنند. آنها می گویند: ما صلح طلب هستیم، چرا که از نظر ارگانیک چاره ای جز این نداریم. این جمله، یک اجتماع جدید می سازد، هویتی مشترک را تثبیت می کند و به همین دلیل، کارکرد اجتماعی دارد: ما باید از جنگ بیزار باشیم، اصلاً تاب تحمل آن را نداریم. این دیگر صرفاً یک امتناع عقلانی یا عاطفی نیست—برای ما صلح طلبان، این یک ناسازگاری ذاتی است، بالاترین درجه ی بیزاری. . اما حالا وقت آن رسیده که با یک پرسش تازه روبه رو شویم: چرا صلح؟ چطور این پرسش مطرح شد؟ پس از پایان مهلت آتش بس در لبنان، رژیم صهیونیستی بار دیگر اقدامات سیاسی و نظامی ای را آغاز کرد که نشان از تداوم سیاست تجاوزگری آن داشت. این در حالی بود که طی ماه های گذشته، بحث آتش بس به ایجاد پیوند های جدیدی انجامیده بود—همان هایی که می توان پیوند های گفتمانی نامید—و چشم اندازی برای پایان جنگ پدیدار شده بود. در این میان، پدیده ای نمایان شد که مرا بهت زده کرد و به تفکر واداشت: همان صلح طلبانی که تا دیروز در نفرت از جنگ متحد بودند، ناگهان—و آن هم به تعداد قابل توجهی—از عدم آمادگی خود برای پذیرش چنین صلحی سخن گفتند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |