شاعران چاقوکش!«آنچه عامه مردم از جماعت شاعر در نظر دارند، طبع لطیف و نگاه پُرعطوفت و دل عاشق پیشه و روح یکرنگ است. اما آنچه در صحنه واقعی زندگی می بینیم، - آنچه عامه مردم از جماعت شاعر در نظر دارند، طبع لطیف و نگاه پُرعطوفت و دل عاشق پیشه و روح یکرنگ است. اما آنچه در صحنه واقعی زندگی می بینیم، گاهی خلاف این موضوع است. شاعران قالتاق و آدم فروش و نان به نرخ روز خور کم ندیده ایم. به گزارش ایسنا، سیدعلی میرافضلی، رباعی شناس و پژوهشگر با این مقدمه نوشته است: در این یادداشت می خواهم داستان دو شاعر چاقوکش را از زبان اوحدی بلیانی تذکره نویس نامدار عصر صفوی نقل کنم. قبل از آن یادآور شوم که او داستانی نیز از مجادله شعری خود با غیرتی شیرازی در مجلس مهدی قلی خان ذوالقدر حاکم شیراز نقل کرده که بسیار خواندنی است و در آخر گوید: مباحثه به نزاع و نزاع به جنگ مُشت و چوب رسید (عرفات العاشقین، 4: 2723). باری، اوحدی بلیانی در شرح حال غیری کرمانی آورده: شهید سعید مبرّا از ننگ غیری، دَده غیری، از ترکان کرمان بود. به غایت مردی نامرادِ خوب صفاتِ رندِ عالی طبیعتِ همه جا همراه بود. در هزار و پانزده او را در کرمان دیده بودم. بعد از عبور فقیر به هند، میر فزونی استرآبادی به کرمان می آید و در مجلس شراب، مابینِ ایشان گفت و شنودی چند می شود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |