موتوری که ستون پنجم دشمن بودآتش لحظه به لحظه سنگین و سنگین تر می شد، تا آنجا که دیگر فاصله ای بین انفجارها وجود نداشت. همراه آن آتش سنگین، خمسه خمسه های پی درپی و خمپاره ها و گلوله های تانک و توپی بود که فرود می آمدند و تمام نخلستان و نخل ها را می لرزاندند و سفهای نخل ها . - آتش لحظه به لحظه سنگین و سنگین تر می شد، تا آنجا که دیگر فاصله ای بین انفجارها وجود نداشت. همراه آن آتش سنگین، خمسه خمسه های پی درپی و خمپاره ها و گلوله های تانک و توپی بود که فرود می آمدند و تمام نخلستان و نخل ها را می لرزاندند و سفهای نخل ها را بر سر بچه ها می ریختند. کاری از کسی برنمی آمد، جز آنکه در سنگر نیمه تمامش دراز بکشد. هر کس در دلش اشهد را می گفت و منتظر انفجار می ماند و آن موتوری را نفرین می کرد. به گزارش ایسنا، با آغاز جنگ تحمیلی صدام علیه ایران در 31 شهریور 1359، نخستین کسانی که بیشتر از همه ملت ایران طعم تلخ جنگ و تجاوز به سرزمین و خانه و کاشانه خود را چشیدند، مردمانی بودند که در مناطق مرزی و هم جوار با عراق ساکن بودند. ازجمله شهرهایی که در آغاز جنگ هدف تاخت وتاز دشمن بعثی قرار گرفت؛ شهرآبادان بود؛ اما دراین بین مقاومت و ایستادگی مردم و به ویژه جوانان و بچه مسجدی های محله های شهرآبادان در برابر تجاوز دشمن، خاطراتی ارزشمند و ماندگار را بجای گذاشته است که مرکز اسناد و تحقیقات دفا برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |