بازی خونی ؛ گرفتاری سینما در تله شعارقبل از آغاز فیلم بازی خونی، هیچ اطلاعی از موضوع فیلم نداشتم و پیش از مشاهده ی فیلم، چیزی از ماجرای آمل نمی دانستم. اکنون و بعد از تماشای فیلم نیز باید بگویم همچنان چیزی نمی دانم! داستان فیلم برایم روشن نشد و چیزی خاصی از قصه دست گیرم نشد. - یکی از مهم ترین مشکلات فیلم، ضعف در خط روایی آن است. در بازی خونی، مسیر قصه اصلاً شکل نمی گیرد که بخواهیم آن را گم کنیم! روایت، پراکنده و مملو از دیالوگ های شعاری است که مخاطب را از درک کامل داستان باز می دارد. شاید اگر فیلم توانسته بود خط داستانی مشخصی را دنبال کند، جذاب تر می شد. شخصیت پردازی نیز یکی دیگر از نقاط ضعف جدی این فیلم به شمار می آید. تلاش شده تا شخصیتی شبیه کمال در ماجرای نیم روز را در فضایی متفاوت بازسازی کنند، اما خروجی چیزی جز یک کاریکاتور سطحی و ناپایدار نیست. به جای آنکه تصویری از یک لات غیور و مردمی به نمایش گذاشته شود، با رفتار های غیرطبیعی و غیرقابل باور، غدیر ژانگولر از آب درآمده است. شخصیت ها بدون عمق و تحول به تصویر کشیده شده اند و این امر باعث می شود تا مخاطب نتواند با آنها همذات پنداری کند. نکته عجیب تر اینجاست که بازیگر نقش اصلی فیلم، برنده ی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره ی 42 است؛ اما با این حال، بازی ها یکی از ضعیف ترین بخش های فیلم محسوب می شوند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |