کتاب «خیلی محرمانه» خواندنی شدشهر جای ماندن نبود و هر روز اوضاع خراب تر از قبل می شد. من همه این اتفاقات را مشاهده می کردم و خبرهای لازم را به ستاد فرماندهی گزارش می دادم. - شهر جای ماندن نبود و هر روز اوضاع خراب تر از قبل می شد. من همه این اتفاقات را مشاهده می کردم و خبرهای لازم را به ستاد فرماندهی گزارش می دادم. درست یادم نمی آید چه تاریخی بود؛ اما یک روز بعد از نماز صبح، صدای یک هواپیمای جنگنده را شنیدم. کتاب خیلی محرمانه (خاطرات شفاهی حسن تابان منش از دوران کودکی تا پایان مأموریت در مصر) است که فاطمه ملکی آن را نوشته و به تازگی توسط انتشارات 27 بعثت در 375 صفحه به چاپ رسیده است. حسن تابان منش از مسئولان امنیتی در نهادهای مهمی چون وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران بود که بیش از 30 سال از عمر خود را در راه مبارزه با سازمان منافقین و حزب توده و گروه های چپ گذراند؛ همچنین در سال های جنگ و بعد از آن، در مأموریت های خارج از کشور حضوری فعال داشته است. فعالیت های او از اتحادیه انجمن اسلامی دبیرستان ها و هنرستان های شیراز آغاز شد و ورود او به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسیر زندگی اش را برای همیشه تغییر داد. او پس از ورود به سپاه و گذراندن دوره های آموزشی و تخصصی، به مبارزه علیه سازمان منافقین و حزب توده پرداخت. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |