ذوق رفتن، شوق برگشتن«بمانیم که چه؛ من که نمی مانم»، «بهترین کار را پسر فلانی کرد که رفت»؛ نمی دانند پسر فلانی مدت هاست آخرین 10دلار از سرمایه ای که با خود از ایران برده بود را هم تمام کرده، - بمانیم که چه؛ من که نمی مانم ، بهترین کار را پسر فلانی کرد که رفت ؛ نمی دانند پسر فلانی مدت هاست آخرین 10دلار از سرمایه ای که با خود از ایران برده بود را هم تمام کرده، ولی هنوز شغل مناسبش را پیدا نکرده است. به گزارش ایسنا، قدس آنلاین نوشت: می روند؛ عده ای بدون اطلاع و بعضی ها هم پس از میهمانی های پرهزینه ای که با عنوان میهمانی خداحافظی گرفته می شود. عده ای هم یک هفته پیش از مهاجرت، رفتن خود را با تغییر پرچم ملیتشان در شبکه های اجتماعی به اطلاع همه می رسانند. می گویند چند سال پیش، از هنرمند تازه مهاجرت کرده ای پرسیدند چه چیزی از ایران با خودت بردی؟ گفت: فقط ساز مورد علاقه ام را! این ها همه نشان از اغراق آمیز شدن نگاه برخی مردم به مفهوم مهاجرت دارد؛ قرار نیست بگوییم پایان راه مهاجرت بن بست و شکست است، حتماً شما نیز کسانی را دیده اید که مهاجرت موفقی را تجربه کرده اند؛ اما به نظر می رسد گاه همین نگاه اغراق آمیز به جلای وطن، میل به برگشت را برای خیلی ها سخت کرده و به قولی از آنجا رانده و از اینجا مانده شده اند و شاید برای همین است که به زندگی در شرایط دشوار آن سوی مرزها برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |