آن مرد با باد آمدبی تردید، هنر کانفورمیستی نزد برخی ایرانیان عشق قدرت است و بس. نه چپ بودگی شان و نه راست شدگی شان، نه مذهبی بودن شان و نه سکولارشدن شان، - یک حافظم در مجلسی دُردی کشم در محفلی بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می کنم (حافظ) می خواهم از مردمانی سخن بگویم که امروز، همچون دیروز و پس پریروز و شاید فردا، بر بال باد نشسته اند و به هر اقلیم قدرت و سیاستی که در آیند، خویشتن را به ظاهر مردمان آن اقلیم آراسته و به همسانی مرامی و همتانی هویتی با آنان تظاهر می کنند. این گروه از مردمان را اجتماع کانفورمیست های ایرانی ، یعنی اجتماعی از موجودات فارغ از هرگونه هویت و شخصیت که تنها توسط تجربه بازی های زبانی که در آن ها سهیم می شوند، نام می گذارم. موجودات کانفورمیست (حزب بادی)، موجوداتی هستند که همیشه همان طور هستند که در لحظه هستند، و از این نظر، با نوعی تکینگی (singularity) ارتباط تنگاتگی دارند. این اجتماع، ترکیبی از موجودات لاوجودی است که در مجموعه های گوناگون یک شمرده می شوند، و نمی توانند در هیچ مجموعه ای بازشماری شوند: اجتماع تکینگی ها بدون هویت و این همانی، تعریف ناپذیر و فارغ از هرگونه تعلق به طبقه و جریان و جمع و جمعیت خاص. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |