روایتی از زنان مدافع خرمشهر: اگر ترس از اسارت نبود خرمشهر را ترک نمی کردیم/غسل اجساد متلاشی شده شهدا سخت تر از جنگیدن!افسانه قاضی زاده متولد سال 1340 اهل خرمشهر؛ یکی از آن شیرزنانی است که تا آخرین لحظات سقوط خرمشهر، در شهر ماند و دوشادوش مردان، مجاهدت های زیادی انجام داد. قاضی زاده روایت آن روزها را برای تابناک بازگو می کند: حدود پانزده روز قبل از شروع رسمی جنگ، با این که تعرضاتی به مرزهای کشور می شد ولی فکر نمی کردیم که دامنه جنگ به خرمشهر و آبادان و هویزه و سوسنگرد و شهرهای جنوب غربی کشور بکشد. من عضو انجمن دانش آموزی بودم و در سطح شهر، تحت پوشش جهاد سازندگی و سپاه فعالیت می کردم. به ما گفته بودند که احتمال دارد جنگ بشود، ولی باز هم آمادگی نداشتیم. بعدازظهر روز 31 شهریور دنبال تدارک راه پیمایی اول مهر دانش آموزان، با عنوان راه پیمایی وحدت بودم که بعد از انقلاب، دومین سالی بود توسط دانش آموزان انجام می شد، که صدای شدید انفجار بلند شد. پدرم گفت: فکر کنم دوباره درگیری ها در شهر شروع شده . مرتب از اول انقلاب، درگیری داشتیم. خلق عرب و ضدانقلاب در شهر، بمب گذاری می کردند. فکر کردیم کار، کاِر آن هاست. پدرم از خانه بیرون رفت و بعد از مدتی که برگشت گفت: می گویند این درگیری در شهر نیست. جنگ از مرز شروع شده و ارتش عراق به ایران حمله کرده. رادیو را روشن کردیم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |