انسان چگونه صاحب رای شدهمگانی شدن سیاست اما جنبه رازآمیز و انحصاری آن را هم از میان برد و مردمان دیدند ردای ریاست و صندل سیاست تنها ارث یا سزاوار کسان نیست و ما چرا نه ؟ برای همین هر رای و نفر ارمغان انسان تازه در عصر نو و با تعریف و دریافت دگرگون و در یک زندگی کم رنج تر برای انسان حاضر است. - بر حالت من رحمت آورد و به ده دینار از قیدم خلاص کرد و با خود به حلب برد و دختری که داشت به نکاح من در آورد به کابین صد دینار. مدتی بر آمد، بدخوی ستیزه روی نافرمان بود. زبان درازی کردن گرفت و عیش مرا منغّص داشتن. زن بد در سرای مرد نکوهم در این عالم است دوزخ اوزینهار از قرین بد زنهاروَ قِنا رَبَنا عذابَ النّار باری زبان تعنّت دراز کرده همی گفت: تو آن نیستی که پدر من تو را از فرنگ باز خرید؟گفتم: بلی! من آنم که به ده دینار از قید فرنگم باز خرید و به صد دینار به دست تو گرفتار کرد. شنیدم گوسپندی را بزرگیرهانید از دهان و دست گرگیشبانگه کارد در حلقش بمالیدروان گوسپند از وی بنالیدکه از چنگال گرگم در ربودیچو دیدم عاقبت خود گرگ بودی سعدی چنین و به سهلی اسیر و جزیی از اموال شخصی و حتی دون تر از آن است و روزی بیگاری می دهد و روزی در نقش شوهر/ نوکر ظاهر می شود. زمستان فرهنگ قبیله ای حاکم بر زیست و زمانه ی انسان چنان گشوده بود که هر باور و بدعت نو پس از فرونشستن حلاوت اولیه و عبور از پ برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |