امروز با احمد شاملو: تاریخِ ما بی قراری بوددر مقام استحسان و خوش آیند گفته شود . جَخ؛ اکنون. مثال: جخ از مادر نزادم من (شاملو) . با وجود این-با این حال-تازه . (قدیمی، تا دهه 1340؛ محاوره کوچه-بازاری تهران، اصفهان، کاشان و…) فرض کنیم که! . و معمولاً برای بازدارندگی و نفی و ابراز شک و بدگمانی در مورد یک کنش و اراده و تصمیم به کار می رفت؛ مثال: جخ تو تونستی ازین کار پولدار شی! ، جخ ما این کارو انجام دادیم! ، جخ یارو گول تو رو خورد! ، جخ من این پولو بخشیدم! . برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |