مطالب مرتبط:
آدم های دورو و ریاکار را از روی این جملات بشناس
آدم های دورو و ریاکار را از روی این جملات بشناس
رویارویی نهایی اسراییل و ایران نزدیک است!
هزینه ساخت مسجد پارک قیطریه بر عهده خیرین است!
روسیه تماشاگر جنگ و درگیری در خاورمیانه؛ طنز تلخی است!
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
سه شنبه، 28 فروردین 1403 ساعت 13:402024-04-16سياسي

شهیدی که عراقی ها فکر می کردند آدم خوار است!


سرباز عراقی که خیلی ترسیده بود، داد می زد: «من رو نخور!» من کمی عربی بلد بودم.

جلو رفتم و با تعجب گفتم: «نخور؟ یعنی چی؟» سرباز گفت: «فرمانده ما عکس این آقا رو به ما نشون داده و گفته اون آدم خواره.

- سرباز عراقی که خیلی ترسیده بود، داد می زد: من رو نخور! من کمی عربی بلد بودم.

جلو رفتم و با تعجب گفتم: نخور؟ یعنی چی؟ سرباز گفت: فرمانده ما عکس این آقا رو به ما نشون داده و گفته اون آدم خواره.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، به نقل از فارس، یکی از دوستان شهید شاهرخ ضرغام از فرماندهان دوران دفاع مقدس، تعریف می کند: شاهرخ در نفوذ به مناطق دشمن معمولاً بدون سلاح می رفت و با سلاح بر می گشت.

هیبت عجیبی داشت.

قدش بلند و قیافه اش خشن بود.

حتی عراقی ها از او می ترسیدند.

شب ها به همراه چند نفر از نیروهایش میان نخلستان ها می رفت و مخفی می شد.

تردد نیروهای دشمن را زیر نظر داشت.

در پایان شب و قبل از بازگشت کار عجیبی می کرد.

می گفت: اسیر گرفتن خوب است؛ اما باید دشمن را ترساند.

با نیروهایش صورت های خود را سیاه می کردند.

آخر شب به سراغ فرماندهان دشمن می رفتند.

آن ها را گرفته و بعد قسمتی از لاله گوش آن ها را می بریدند و رهایشان می کردند.

بعد هم بر می گشتند.

این کار آن ها دشمن را به وحشت انداخته بود.


برچسب ها: فرمانده - عراقی - سرباز - عراقی ها - شاهرخ ضرغام - شاهرخ - فرماندهان
آخرین اخبار سرویس:

شهیدی که عراقی ها فکر می کردند آدم خوار است!

شهیدی که عراقی ها فکر می کردند آدم خوار است!