یاد رفتگان نام دار سال کهنه؛ مرگ شاعرِ تمام وقتدر دومین روز فروردین دومین چهره رفته را به احمد رضا احمدی اختصاص می دهیم که البته نه در دومین ماه که در تیر 1402درگذشت و به تعبیر عباس کیا رستمی شاعری پاره وقت نبود، - او مسافر بود و شاعری که در خواب بیدار بود و در بیداری انگار در خواب است و به گفته مسعود کیمیایی رفیق شفیق او: زیاد خواب می بیند (می دید) و درباره احمد رضا احمدی چه کسی بهتر از او می توانست بنویسد که تلخ کامانه نوشت: حتی یاد نگرفتند به ما احترام بگذارند. البته کم هستند! چهل کتاب برای بزرگ و کودک کافی نیست این همه موسیقی را این همه ساز و صدا از بهترین هایش را نوار کردی. از کویر تا سال های سی آمدی. شعرها نوشتی و نثرها. شیش دانگ همه هم مال خودت بود. نمی دانم برایت چه بنویسم. از این حرف های ما گذشته است. چقدر در تلویزیون شاعر بودی و جنگنده و خسته. اما پیر نبودی. آن کس که نداند شعرهای تو شبیه شعرهای هیچ شاعری نیست تقصیری ندارد. تقصیر با همان ریاضی است. من استعداد سینما دارم اما استعداد زندگی ندارم. بلدی می خواهد. در جوانی جامی به جامت زدم و تا پیری مست ماندم. من بلد نیستم برای تو زیبا بنویسم. آفتاب لب بام است و ما هنوز سردمان نیست. کارنامه ادبی و فرهنگی و هنری احمد رضا احمدی که مثل سهراب سپهری و فروغ فرخ زاد با نام کوچک خود شهرت داشت چنان پربار بود که وقتی در برچسب ها: شاعر - رضا احمدی - احمد - شاعری - مسعود کیمیایی - خواب - احمدی |
آخرین اخبار سرویس: |