مطالب مرتبط:
ماجرای سوالات عجیب خبرنگاران از سرمربی پرسپولیس
واکنش عجیب معاون وزیر به ماجراهای پرسپولیس
فروش جعبه گوشی در بازار با یک قیمت عجیب
راه حل عجیب وزیر | کاهش سن اخذ لیسانس به 18 سال !
اتفاق عجیب و ناخوشایندی که برای پروفسور سمیعی در کنسرت اِبی رخ داد
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
دوشنبه، 14 اسفند 1402 ساعت 23:552024-03-04حوادث

ماجرای عجیب یک سرقت!


وقتی مادرم به هوش آمد و آن پسر را در خانه دید، به شدت عصبانی شد.

او مرا کتک زد و جوانی را که به او علاقه مند بودم نیز از خانه بیرون انداخت .

به همین خاطر رفتارهای مادرم نسبت به من تغییر کرد تا زمانی که آن ماجرای عجیب سرقت رخ داد  .

به گزارش سایت قطره و به نقل ازخراسان، دختر 17 ساله تبعه افغانستان با بیان این مطلب به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد  گفت:پنج سال قبل پدرم در افغانستان از دنیا رفت و مادرم که درآمدی نداشت به همراه برادرش عازم ایران شد و ما را هم به مشهدآورد اما او که زنی بی‎سواد بود به بیماری قند دچار شد به طوری که گاهی داروهایش را مصرف نمی کرد و بر اثر عوارض بیماری هایش بیهوش می شد و مدتی بعد به هوش می آمد.

او دریک شرکت بسته بندی مواد پروتیینی کار می کرد تا مخارج زندگی را تامین کند .

خلاصه حدود2 سال قبل بود که من با پسری آشنا شدم و به او دل باختم .

صمد در همسایگی ما زندگی می کرد و ما به صورت تلفنی با یکدیگر ارتباط داشتیم.

البته من گوشی تلفن همراه نداشتم اما چون مادرم بی‎سواد بود من هم از این موضوع سوءاستفاده می کردم و به این ارتباط ادامه می دادم.

در یکی از همین روزها مادرم به خاطر افزایش قند خون بیهوش شد و من با هر کدام از نزدیکانم تماس گرفتم کسی را پیدا نکردم که به یاری مادرم بیاید.


برچسب ها: افغانستان - مددکار اجتماعی - سال قبل - بیماری - مخارج زندگی - زندگی - بیماری قند
آخرین اخبار سرویس:

ماجرای عجیب یک سرقت!

ماجرای عجیب یک سرقت!