مطالب مرتبط:
تحقق 100 درصدی تعهدات بانک تجارت مازندران در سال جاری
روزی 100 میلیارد تومان؛ خرج صداوسیمای مردمی در سال 1403!
100 هزار مددجوی کمیته امداد کشور تا پایان سال خودکفا می شوند
افزایش 100 درصدی شمار معتکفان در زنجان
اجرای 100 عنوان برنامه در دهه فجر توسط سپاه فتح استان کهگیلویه و بویراحمد
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 11 بهمن 1402 ساعت 16:102024-01-31سياسي

روایت یک روزنامه نگار از 100 سال بعد


انسان آینده گفت، بعد شما به اینها رأی دادید؟ اینها از ده ها سال قبل تا ده ها سال بعد، وزیر و وکیل بودند؟ حیف شب هایی که برای تامین پروتیین، لوبیا خوردیم.

- اگر شما را خورده بودیم، نسل بشر نجات پیدا می کرد.

میثم سعادت در هم میهن نوشت: من از بچگی خیلی دوست داشتم یک گاو داشتم که می فروختمش و یک جادوگری به من سه تا لوبیا می داد و بعد، آن لوبیا تبدیل به درخت می شد و بالای درخت، غول بود و من را از این وضعیت اقتصادی به خوبی و خوشی می رساند.

منتها نه گاو داشتیم، نه باغچه و نه از درخت بالارفتن بلد بودم.

  یک بار هم مرحوم پدرم به من گفت، خوشبختی یعنی همین چای دبش.

حالا نمی دانم منظورش کدام چای دبش بود.

علی ایحال رابطه من و لوبیا از همان بچگی خوب بود.

از لوبیاپلو گرفته تا خوراک لوبیا و در مقابل به شدت از پیاز و بوی پیاز و هرچیزی که اثری از پیاز داشت، بدم می آمد.

  این همه در مدح لوبیا نوشتم که بگویم، تصور کنید چند شب پیش که دوست عزیزی برایم خوراک جانانه لوبیا پخته بود، چه بر سر خودم آوردم که درنهایت کارم به بیمارستان کشید.

در بیمارستان یک نسخه روزنامه بود که با کاریکاتور بزرگ رییس مجلس، به ایشان کارنامه داده بود.

مشغول خواندن روزنامه بودم که دوباره حالم بد شد.


برچسب ها: لوبیا - چای دبش - وضعیت اقتصادی - درخت - پیاز - روزنامه نگار - خوراک لوبیا
آخرین اخبار سرویس:

روایت یک روزنامه نگار از 100 سال بعد

روایت یک روزنامه نگار از 100 سال بعد