مطالب مرتبط:
نذر عجیب یک مادر برای بازگشت پسرش از اسارت
جلسه اضطراری هیئت مدیره پرسپولیس برای پایان ماجرای انتخاب سرمربی
ویدیویی از اسرای زن «اسراییلی» در اسارت قسام.. «وقت رو به اتمام است»!
جلسه فوری برای انتخاب سرمربی پرسپولیس/ 2 گزینه نهایی روی میز درویش و هییت مدیره
مردم با انتخاب افراد اصلح قدم در مسیر پیشرفت کشور بردارند
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 7 بهمن 1402 ساعت 07:552024-01-27سياسي

انتخاب های سخت اسارت


کف سنگر پر بود از گلوله های تفنگ و موشک «آر پی جی 7»، ابتدا خرج یکی از گلوله های آر پی جی آتش گرفت، در این لحظه بود که با خودم فکر کردم اگر این آتش به انتهای آر پی جی برسد منفجر شود چکار کنم؟ ولی خواست خدا چیز دیگری بود و گلوله منفجر نشد.

- کف سنگر پر بود از گلوله های تفنگ و موشک آر پی جی 7 ، ابتدا خرج یکی از گلوله های آر پی جی آتش گرفت، در این لحظه بود که با خودم فکر کردم اگر این آتش به انتهای آر پی جی برسد منفجر شود چکار کنم؟ ولی خواست خدا چیز دیگری بود و گلوله منفجر نشد.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، آزاده حسینعلی قادری از رزمندگان و آزادگان دوران جنگ تحمیلی با اشاره به لحظات نفسگیر اسارتش روایت می کند: زمستان 1365 بود و من عضو گردان شهادت از لشگر محمد رسول الله(ص) بودم.

مرحله سوم عملیات کربلای 5 بود که پاتک دشمن برای تصرف در منطقه عمومی شلمچه آغاز شد.

نبرد تن به تن ما از انتهای خاکریز شروع و گلوله باران منطقه که از روز قبل با شدت زیاد آغاز شده بود ادامه داشت.

در حالی که روز از نیمه گذشته بود و نیروی کمی در منطقه مانده بودند نبرد شدیدتر شد.

من مشغول تیراندازی بودم که ناگهان همزمان با صدای انفجار درد شدیدی در تمام بدنم احساس کردم و تا مدتی چیزی متوجه نشدم و بیهوش داخل کانال افتادم.


برچسب ها: گلوله - دوران جنگ تحمیلی - عملیات کربلای 5 - یکی از - گلوله باران - منطقه - دیگری
آخرین اخبار سرویس:

انتخاب های سخت اسارت

انتخاب های سخت اسارت