مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 23 دی 1402 ساعت 11:162024-01-13اقتصادي

رگ هایی با بُراده های باروت


  خرم بودیم؛ خرم شهر.

از آن طورش که سرمان به تن مان می ارزید.

خانه هایمان عطر قهوه و هل کوبیده می داد و لباس هایمان سفید و مرتب بود.

صبح ها توی اروند، کشتی تجاری پهلو می گرفت و شب ها سقف اتاق هایمان پر از ستاره بود.

می خندیدیم.

خُرم.

خُرم.

خُرم.

حتی وقتی گریه می کردیم انگار دنباله همان ستاره ها بود که مثل سورمه توی چشم های درشت عربی مان کشیده می شد! ولی حالا چه؟ برایمان چه مانده؟ نگاه کن.

ما مانده ایم و میراث زخم هایی که تا ابد تیر می کشند.

  زخم هایی که هنوز تیر می کشند   دنباله حرف هایش را می گیرم و نگاه می کنم و می خندم اما تلخ.

انگار که مثلا به زور توی دهنم کوبیده باشند برای حفظ ظاهر و ظهور این لبخند بزک شده! ظاهری پر از رنجِ تحملِ زخم هایی کاری.

اینجا، تمام رگ ها، پر از بُراده های باروت شده است! پر از تجاوز به ماهیت وجود.

پر از نیستی بعد از هستی.

و صدام پیوسته در کوچه های خاکی ما تکرار می شود! صدام هایی کوچک اما منتهی به زخم هایی بزرگ.

و شهر، هیچ گاه، خرم نمی شود وقتی که به جای خرم شهر، خرم فرد شده ایم.

صدام ها تکرار می شوند با صورت ماه جهان آرا ها و چمران ها پشت میزهایمان می نشینند و با جیب صدام ها از شهر، جان می کَنند! و خرم می شود، خانه هایشان، بچه هایشان و دو قدم جلوتر از دماغ هایشان.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

رگ هایی با بُراده های باروت

رگ هایی با بُراده های باروت