شبی که شهدای بندمیر اهالی محله را میهمان کردند

امشب هر کس که از دور می آمد حس عطر خاصی مشام را خوشبو می کرد، صاحبان مراسم دو نوجوان 16 و 17 ساله بودند که بعد از چهل سال اهالی محله را میهمان اطعام بهشتی خود می کردند تا بگویند «وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ .

- خبرگزاری فارس، رودان- حامد آزادی: حوالی ظهر بود که یکی راویان و یادگاران جبهه ها شهر را در اداره ملاقات کردم.

خیلی کوتاه به من گفت: امشب دعوت هستی در اتاق نبودی و دعوت نامه را روی میزت گذاشتم.

تشکر کردم و حدس زدم که حتما جایی برنامه فرهنگی هست چرا که آقای عباس زاده همیشه پای ثابت این جور کارهاست، وقتی چشمم به پاکت افتاد که پشت آن اسمم نوشته بود بی درنگ بازش کردم.

جمله بالا دعوت نامه میخکوبم کرد شما به میهمانی شهدا دعوت شده اید و در انتها هم نوشته بود از طرف شهید ابراهیم کریمی و شهید موسی شاکری زاده، با خودم گفتم مگر من که هستم که شهدا دعوتم کنند، بغض گلویم را فشرد و لحظه شماری کردم تا نماز مغرب و عشا برسد و بعد از آن خودم را به محله بندمیر برسانم.

از همان ورودی محله صدای نوحه و نور محل مراسم هر کسی را به سمت میهمانی شهدا صدا می زد.

خیابان منتهی به منزل شهید موسی شاکری زاده محل میهمانی بود از همان ابتدا که به سمت مجلس حرکت کردم بسیجیان محل به استقبال می آمدند ظاهراً آنها مسو