روایت همسران شهدای نیشابوری در حاشیه یک مراسم به یادماندنیاجلاسیه کنگره شهدای دیار سلسله الذهب با تمامی کنگره هایی که تا قبل از این دعوت شده بودم فرق دارد. آن شب همه بغض کرده و ماتم زده بودیم. دلمان، زیارت عاشورا می خواست. - خبرگزاری فارس_ نیشابور_ فاطمه قاسمی؛ هنوز یک ساعتی تا شروع اجلاسیه کنگره ملی 2532 شهید دیار سلسله الذهب مانده است. با عجله خودم را به ورزشگاه، سالن برگزاری اجلاسیه می رسانم. تمامی جایگاه ها پر است اما فضای کنگره با همه کنگره های پیش از این فرق دارد، چهره ها همه ماتم زده و غمگین ، زن و مرد هر کدام خیره به نقطه ای گویی قرار نشستن ندارند . فضای کنگره سنگین و غرق در سکوت است. جز صدای مجری برنامه صدای دیگری شنیده نمی شود. تصمیم می گیرم از جوانی که کارت انتظامات روی لباسش سنجاق شده علت را بپرسم که چشمم به میهمانان نشسته در صندلی های ردیف اول می افتد. سوالم را نمی پرسم و به سمت میهمانان می روم. میهمانانی که نه مهمان که در حقیقت میزبان و صاحب مجلسند. همسران سراداران شهید نیشابور. روزی که از حساسیت شهید برونسی به بیت المال، دلم شکست! بین صدای بلند مجری برنامه که از باندهای ورزشگاه پخش می شود با همسر سردار شهید حاج محسن قاجاریان احوالپرسی می کنم. همسر شهید قاجاریان برای اینکه صدایش را بشنوم سرش را به گوشم نزدیک می کند و می گوید: شهید قاجاریان علاقه بسیار زیادی به شهدا داشت برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |