غزه، حاج قاسم و بین الملل اسلامیبدون تردید انقلاب اسلامی ایران، مناسبات ظالمانه حاکم بر روابط بین الملل پس از جنگ جهانی دوم را به چالش کشید. بدین جهت نظام سلطه دست بکار شد تا این کانون خطر را بکلی از بین برده و یا مهار کند. همان کاری که در جریان بهار عربی، بخصوص در مصر انجام دادند و انقلاب یک ملت را در اندک زمانی با کودتا و تسلط نظامیان به غارت بردند. غائله های متنوع تجزیه طلبی، شورش مجاهدین خلق، تحمیل جنگ، کودتا، جریان طبس و . از جمله این تلاش ها برای مهار مجدد ایران به حساب می آیند؛ بنابراین قریب یک دهه تمام وقت و انرژی ملت ایران صرف *دفاع* از دستاورد های خود، حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشور شد. پس از دفاع مقدس، تلاش هایی صورت گرفت تا انقلاب از حالت پدافندی و دفاعی محض خارج شده، آرایش فعال و پویا بگیرد، اما استطاعت و آمادگی نظام برای پیاده سازی این استراتژی کفایت نمی کرد؛ لذا در آن زمان به تثبیت وضع موجود بسنده کرد. پذیرش قطعنانه 598 را باید نقطه عطفی در این زمینه به حساب آورد. به عبارتی انقلاب توانست پس از یک دهه تلاش، کانون های بحران که برای فروپاشی آن ایجاد شده بود را یکی پس از دیگری شناسایی و از بین ببرد، و بر بازسازی کشور متمرکز شود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |