لذت یک عمر نوکری اباعبدالله(ع)درِ آسانسور را که برای خارج شدن هُل بدهی، ریسه پرچم های مشکی کوچک به نام زیبای یاحسین بن علی(ع) و یا ابالفضل العباس(ع) روی سقف راهرو به استقبال چشم هایت می آید. سمت راست راه پله یک یاحسین (ع) به ابعاد چند متر روی پرچم مشکی، ناخواسته دلت را به عزای حسین(ع) دعوت می کند. گوشه به گوشه خانه هم پرچم های مزین به نام ائمه اطهار(ع) حکایت از دل عزادار صاحبخانه می دهد. اینجا خانه پیرغلام اباعبدالله کربلایی محمد است که مکه نرفته، اما حاجی صدایش می کنند. حاج خانم متوجه نگاه کنجکاوانه ام می شود که روی پرچم یا حسین مظلوم(ع) بر سر درِ آشپزخانه قفل مانده، می گوید: خانه از چند روز قبل از محرم تا آخرِ ماه صفر مشکی پوش است. حاجی خودش پرچم ها را می زند. تا همین چندسال پیش که می توانست، کل خانه را با پارچه مشکی می پوشاندیم و کتیبه می زدیم. روز عاشورا حاجی خودش توی حیاط آشپزی می کرد و شب شام غریبان هیات ها را برای شام دعوت می کردیم. اما حالا نمی تواند و دلمان به همین پرچم ها خوش است. عطر نذری همه جا را پر کرده؛ آش شُله قلمکار. به نیت امام چهارم توی تراسِ خانه می پزند. در یک فضای باریک، یک دیگ عَلَم شده که حاجی از سَرِ دیگ این طرف ترنمی آید. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |