عشقی که زیر دندان پیرمرد مزه کرده بودمیزبانی از زائران زیر دندان پیرمرد مزه کرده بود. سالیان سال درِ خانه اش به روی زوار امام رضا(ع) باز بود. تا اینکه دو سال گذشته مرحوم شد و یک ارثیه بزرگ برای 14 فرزند خود باقی گذاشت. - گروه زندگی- فاطمه زهرا نصراللهی: یک واحد تولیدی در شهرک صنعتی پارسیان مشهد مقدس راه انداخته بودند. در همان حین متوجه حضور عده ای زائر پیاده شدند. هوا سرد بود و برف و باران با هم کورس گذاشته بودند. پدر با پسر بزرگترش در تولیدی مشغول بودند. دست ها و صورت های سرخ شده از سرمای زائرانِ پیاده را که دیدند، آن ها را به داخل مشایعت کردند. این کار تکرار شد. تا اینکه تصمیم گرفتند تولیدی را به زائرسرای جاده ای تبدیل کنند تا اگر کسی در برف و باران ماند، سرپناهی داشته باشند. اتفاق آن سال زیر دندان پدرِ خانواده مزه کرد. او که از پیران روزگار بود و زیر بیرق اهل بیت (ع) مو سپید کرده بود، احساس مسئولیت می کرد. سال بعد، از کنار حرم مطهر امام رضا (ع) زواری را که در خیابان ماندند و جایی نداشتند را به خانه می آورد و از آن ها پذیرایی می کرد. چند سالی گذشت و پیرمرد با کمک فرزندانش زائران را به خانه اش می آورد. تا اینکه با آقایی به نام جواد علما مدیر کانون خادمیاری خادمین امام رئوف (ع) آشنا شدند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |