مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 11 شهریور 1402 ساعت 14:302023-09-02اجتماعي

خادمی که درموکب ماساژ عاشق شد!


همان روز اول پیاده روی چنان دردی در پاهایش پیچید که بیا و ببین.

اما این درد برایش شروع ماجرای عاشقی بود.

ماجرایی که برایش درس های زیادی داشت.

- گروه زندگی- فاطمه زهرا نصراللهی: همان روز اول پیاده روی چنان پای چپش درد گرفت که یک قوطی پپسی را گذاشته بود زیر کفشش، بلکه پاهایش تماس کمتری با زمین داشته باشند و بیشتر همراه او باشند.

با همان درد پا راه افتاد.

دم غروب با پایی لنگ و کمری خم در اوج جوانی احساس پیری کرد، حتی رمق در آوردن چادرش را هم نداشت.

با همان چادر خوابید و در عجب بود که چطور با وجود اینکه دوره های آمادگی جسمانی رفته بود و کوه نوردی می کرد، چرا نمی تواند مسیر صاف و هموار را راه برود، اما این درد برایش شروع یک ماجرا بود.

ماجرایی که برایش درس های زیادی داشت که چند سال برای درکش صبر کرد.

  پورمحمد: قبل از خادم شدن حتی مادرم را هم ماساژ نداده بودم! * خوابِ خادمی در اربعین را هم نمی دیدم!  چند سطر بالا حرف های سمیه پورمحمد معلم قرآن دبستان است.

معلمی که در مسیر پر رمز و راز اربعین با گوشت و پوست و استخوان درد و سختی که زائر می کشد را چشید و توفیق تسکین همان دردها و سختی ها برای زائرها را پیدا کرد.

  از او درباره داستان آشنایی اش با موکب امام رضا علیه السلام می پرسم؛ غمی غریب در چهره اش می نشیند و می گوید: سال 93 اولین سال پیاده رو


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

خادمی که درموکب ماساژ عاشق شد!

خادمی که درموکب ماساژ عاشق شد!