مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
یکشنبه، 22 مرداد 1402 ساعت 23:402023-08-13سياسي

روایت «زیدآبادی» از زندانی که تعطیل شد


زندان رجایی شهر در سال هایی که من آنجا حبس کشیدم، مکان مخوفی نبود، اما بندهای عادی آن بسیار غم انگیز بود.

- به گزارش تابناک ، احمد زیدآبادی، هم میهن نوشت: بسیاری از زندانیان در زندان رجایی شهر محکوم به قصاص ِنفس و در صف انتظار اعدام بودند.

کافی بود طرفِ دعوای هریک از آنها، پول طناب دار را به حسابی واریز و بر اعدامِ محکوم اصرار ورزد، در آن صورت، سرنوشت محتوم فرد محکوم به قصاص، آویخته شدن به چوبه دار بود.

در ابتدای انتقالم به زندان رجایی شهر، حدود پنج ماه در سالن 17 آن زندان، همبند زندانیانِ اغلب محکوم به قصاص بودم.

در آن دوران اعدامی ها را از زندان رجایی شهر به زندان اوین منتقل و در آنجا اعدام می کردند.

یکشنبه شب ها، در بندهای مختلف از طریق بلندگو نام زندانیان اعزام به مرجع قضایی خوانده می شد.

برای زندانی محکوم به قصاص، اعلام نامش به معنای انتقال به اوین و رفتن به پای چوبه دار بود.

از همین رو، زمانی که قرائت اسامی آغاز می شد، نفس ها به شماره می افتاد، رنگ از رخسارها می پرید، دست ها به لرزش می افتاد و قلب ها به تکان می آمد.

پنگول همسلولی محکوم به قصاص من، در هنگام اعلام اسامی، از شدت اضطراب ناخن های دو دستش را چنان می جوید که گویی واقعاً قصد خوردن آنها را دارد! حاجی همسلولی دیگرم که از روی ظن و گمان بد، همسرش را کاردآجین کرده بود،


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روایت «زیدآبادی» از زندانی که تعطیل شد

روایت «زیدآبادی» از زندانی که تعطیل شد