دختری بر لبه پرتگاه!امروز خیلی خوشحالم که خواهرزاده ام با یک تصمیم عاقلانه به مرکز مشاوره کلانتری آمده است. او به علت مشکلاتی که در زندگی دارد، همچنان بر لبه پرتگاه ایستاده است و می ترسم اگر مسیر درست زندگی را پیدا نکند به ورطه تباهی بیفتد؛ چراکه. به گزارش سایت قطره و به نقل ازخراسان، زن 32 ساله که هراسان و مضطرب وارد مرکز انتظامی شده بود، در حالی که دختر 15 ساله را به آغوش می کشید و زمزمه های محبت در گوشش نجوا می کرد، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مصلای مشهد گفت: راحله خواهرزاده من است که با مشکلات حادی دست و پنجه نرم می کند و خیلی خوشحالم که بعد از فرار از منزل به کلانتری پناه آورده است. این زن جوان ادامه داد: من و خواهرم (مادر راحله) کودکانی خردسال بودیم که پدرمان ما را رها کرد و به مکان نامعلومی رفت. از آن روز به بعد مادرم من و فرشته را زیر بال و پر خودش گرفت و به سختی بزرگ کرد. اگرچه به دلیل نبود پدر، سختی های زیادی را تحمل کردیم، اما همواره به مهر مادری و صبوری هایش دلخوش بودیم و در تنهایی و خلوت اشک می ریختیم. وقتی بزرگ تر شدیم هر کدام از ما رویاها و آرزوهای زیادی در سر داشتیم. مادر راحله از من بزرگ تر و مونس و همدم مادرم بود. او یک دنیا مهربانی و عاطفه نثارمان می کرد و سنگ صبورمان بود تا این که دیپلم گرفت و بعد از آن خواستگاران زیادی داشت، ولی در این میان با پره برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |