روایت 7 زن کارگر خدمات خانه تکانیشوهر و دخترش می دانند که این شغل را دارد. اوایل برای دخترش سخت بوده و هر بار، طوری که مادر نفهمد پشت سرش گریه می کرده ولی حالا چنین حسی ندارد، - به گزارش تابناک، اعتماد نوشت: به تاول دست هایش که نگاه می کند، رویای آزادی محمدرضا را در خیال می بافد. آن روز را به یاد می آورد که خبر دستگیری محمد آمد. دست بچه های حاج آقا را ول کرد و چشم هایش سیاهی رفت. تا دو هفته، زندگی اش فلج بود و دیگر نتوانست پرستار بچه ها باشد. عذر خواست و گفت که چقدر حال بدی دارد. پسرش در شهری دور از تهران مرتکب قتل شده بود. تلفن پشت تلفن زنگ می خورد و دادگاه یکی پس از دیگری برگزار می شد. خرج خانه را که می داد؟ خودش، زری خانم. یک ماه بعد از ازدواجش در 17 سالگی تازه فهمیده بود، داماد بیکار و معتاد است. به آن ها گفته بودند که کار دارد ولی دروغ بود، نمی توانست خرج زندگی بدهد پس جدا شدند. قبلا بیشتر کار آشپزی و پرستاری انجام می داد و از چهار سال پیش تا الان در 48 سالگی دیگر حال و هوای سر کردن با بچه ها را ندارد و کارگر خدماتی شده است. بیمه و حقوق ثابت ندارد و می گوید یخچالش از گوشت خالی است و بیشتر درآمدش را برای دیه جمع می کند. تا الان با رقمی که خیر ها در گلریزان کمک کرده اند، حسابش به 450 میلیون تومان رسیده و نگران است که در سال بعد مبلغ دیه بالاتر برود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |