وقتی «زردی من از تو، سرخی تو از من» جایش را به میدان جنگ می دهداصلاً نمی دانم این رسم مسخره و کشنده ی ترقه بازی و بمب افکنی و میدان جنگ از کجا پایش به جشن زیبای چهارشنبه سوری باز شد که این طور برای شادی، کارمان به بیمارستان ها کشیده می شوند. - به گزارش خبرگزاری فارس از بجنورد، بدون ماشین زندگی کردن خیلی سخت است گاهی با خودم فکر می کنم کاش این قسط های لعنتی ام تمام بشوند تا بتوانم ماشینی برای خودم بخرم؛ ولی مگر می شود با این گرانی و قیمت ها حتی تصورش هم برایم سخت است؛ ولی نه می توانم باید کمتر هزینه کنم و بیشتر پس انداز حتماً می توانم. همین طور که مشغول دو، دو تا چهارتا بودم صدای مهیبی من را از هپروت به بیرون پرت کرد سرم را برگرداندم صد متر آن طرف تر چیزی شبیه نارنجک منفجر شده بود صحنه، صحنه ی فیلم های حاتمی کیا بود عده ای با فریاد عده ای با اشک و خون و عده ای با هراس و وحشت یا از مغازه هایشان بیرون می دویدند یا گوشه ی پیاده رو بودند. دود و آتش بود که از سر و کله ی عابران و مردم به هوا می پرید. در همان لحظه شبیه به جنگ برای لحظه ای یاد جمله ی آقای تنابنده سلبریتی بزرگوار افتادم که کاش ما هم از خوشی می مردیم خیلی غیرارادی لبخندی روی لبم نشست چرا که تمام این دود و آتش ها برای خوشی بود؛ ولی هیچ جنبنده ای در آن بلبشو حاضر نبود از خوشی این صحنه ها بمیرد آن هم در جشن چهارشنبه سوری آخرین چهارشنبه ی سال ک برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |