ما کام گشودگان با تربت کربلا، آماده ایم برای فصل دیگری از دلدادگیمحرم و کربلا، نواهای مَهْلاً مَهْلا، تنهای اِربَاً اربا، عمه کو بابا؟ خورشید بر فراز نیزه ها. عقیله ای صبور، قیام نور؛ صدای پای قافله عاشقان از پهنای هزاران سال به گوش جان می رسد، - خبرگزاری فارس لارستان؛ سیاوش ستاری: روزها و فصل ها یکی پس از دیگری سپری می شوند از تاریخِ شمسی تا قمری ورق می خورد تا به موسم دلدادگی برسد، تپش های قلب های بیقرار با استشمام رایحه عطر سیب عاشقی در این بیکران به شماره افتاده است و از سُویدای دل زمزمه ای بر زبان جاری می شود : سلام بر پرچم و عَلَم، سلام بر شعر محتشم، سلام بر محرم. موسم دلدادگی رسیده است، این را از تپش های قلبی متوجه می شوم که این روزها آرام و قرار ندارد انگار باز هم در گوش زمان آوای زنگ قافله شنیده می شود؛ قافله ای که رهسپار کربلا است. دم یا حسین و بازدم جانم حسین بیش از هزار سال در پهنه زمان از سال 61 قمری گذشته است، اما این شور و شعور حسینی اسیر زنگار زمان و مکان نگشته ، هزارسال برای دلی که مأمن حسین(ع) است هیچ است، هر دم حسین و بازدم جانم حسین است، حسین، حسین، حسین. آه از کربلا، دشت بلا، قصه نینوا، دست های از تن جدا، مهلأ مهلاهای دختِ زهرا، یا اخا ادرک اخاهای صاحب وفا، یا ابتاه گفتن های دردانه زهرا، گلوی صدچاکِ نازدانه مرتضی، قنداق خونین و رباب غمین، تن در خون غلتان و اربأ اربای برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |