خانواده ای که بانی کیک 110 کیلویی غدیرشدبرای رفتن به این مهمانی که میزبانش خود مولایمان بود، با خانواده راهی شدم. گرچه می دانستم شاید دوری راه کمی بچه ها را خسته کند اما این خستگی می ارزید به حضور در فضایی که بوی ولایت می داد و غدیر را برای بچه ها معنا می کرد و چه فرصتی بهتر از این. - گروه زندگی -نفیسه خانلری: وعده مان ساعت 8. 30 بود. قرار بود همزمان با اذان مغرب، کیک 110 کیلویی غدیرانه بریده شود. از یک هفته قبل قصد کرده بودم خودم را زودتر برسانم تا شاید توفیق شود و بتوانم کمکی کنم در برپاکردن آن کیک 6 متری اما حساب و کتابم درست از آب درنیامد. رسیدن از شرقی ترین نقطه شهر به غربی ترین نقطه تهران، درحالت عادی حداقل یک ساعت و نیم زمان می خواهد، چه برسد به اینکه شب عید هم باشد، آن هم عیدی چون غدیرخم. در راه مدام خودخوری می کردم که چرا کارهایم جفت و جور نشد و نتوانستم زودتر از موعد مقرر به مراسم برسم اما با این حال صلوات از زبانم نمی افتاد تا شاید به برکت صلوات، گره ترافیک باز شود که اگر هم اینچنین نمی شد حداقل دلم آرام می گرفت. برای رفتن به این مهمانی که میزبانش قطعا خود مولایمان بود، با خانواده راهی شدم. گرچه می دانستم دوری راه ممکن است کمی بچه ها را خسته کند اما این خستگی می ارزید به حضور در فضایی که بوی ولایت می داد و غدیر را برای بچه ها معنا می کرد و چه فرصتی بهتر از این. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |